نامهای ایرانی به همراه معنی | اسامی ایرانی | حرف م
- توضیحات
- دسته: اسامی اصیل ایرانی | حرف م
- بازدید: 1155
نامهای ایرانی م
ماتان: سفیدوزیبا- نامی ترکی برای دختران
مارال: آهو، غزال، زیبا- نامی ترکی برای دختران
ماری: کبک ماده، نامی کردی
مازار : یکی از سرداران مادی کورش
مازیار: اورا مزدایار - پسر قارون فرمانروای طبرستان
مازستا: خوب، بهتر، بهترین (نام پسر داریوش اول)
ماکان: شجاعت - نامی دیلمی برای پسران
ماردین: نام کردی، پسر
مامک: مادر کوچک و مهربان
ماننا: نام یکی از اقوام باستانی آذربایجان- نامی ترکی برای دختران
ماندانا: دختر آژدهاک و مادر کورش هخامنشی
مانوش: کوهی که منوچهردربالای آن متولد شدهاست
مانی: پیامبر ایرانی در زمان شاپور ساسانی
مانیا: خسته شده، نامی کردی
ماهان: منسوب به ماه
ماهاندخت: دختر ماهان
ماه برزین: یکی از بزرگان دولت ساسانیان
ماه جهان: زیبای جهان
ماهچهر: زیبا رو، قشنگ
ماهدخت: دختر ماه
ماهرخ: آنکه صورتی چون ماه زیبا دارد
ماهزاد: زاده ماه
ماهنی: آهنگ، ترانه- نامی ترکی برای دختران
مایسا: مثل مادر
مدیحه: مدح و ستایش
مردآویز: جنگنده و دلاور
مرجان: گیاهی دریایی
مرداس: مرد آسمانی - نام پدر ضحاک که مرد نیکی بود و بدست پسرش کشته شد
مرزبان: مرزدار - مرزبان بن رستم نویسنده کتاب مرزبان نامه
مرمر: ازسنگهای آهکی که صیقلی و جلا پذیر است، سنگ مرمر
مریم: نام مادر عیسی
مزدا : دانای بزرگ، پروردگار
مزدک: خردمند کوچک - مردی که در زمان ساسانیان ادعای پیغمبری کرد اما کشته شد
مژده: نوید، بشارت
مژان: غنچه گل نرگس
مژگان: مژهها
مستان: شادان، شادمان
مستانه: خوشحال، مانند مست
مسیح: لقب عیسی، به معنی مسح شده، نامی برای پسران
مسیحا: انسان رهائی بخش، روح قدسی، زن آسمانی
مشکاندخت: دختر خوشبو
مشکناز: مشک ناز دار
مشکین دخت: دختر مشک آلود و معطر
مشیا : نام نخستین مرد در اوستا
منیژه: پاک و سفید روی - نام دختر افراسیاب
منوچهر: کسی که چهره بهشتی دارد - از پادشاهان پیشدادی
مهان:منسوب به ماه است
مهبانو: بانوی بزرگ، بانوی همچون ماه
مهبُد: کنایه از زیباتر از ماه، نام یکی از وزیران انوشیروان ساسانی، پسوند «بُد» به معنای صاحب یا حافظ مه داد: از فرماندهان نظامی پارسیان ویکی از نامهای دوران هخامنشی
مهتاب: ماه تابان، ماه تابناک
مهدیس: ماهرو، زیبا، خوشگل
مه جبین: انکه پیشانیش مانند ماه درخشان است
مه دخت: ماه دخت، دختر ماه
مهر آذر: یکی از موبدان پارس در زمان انوشیروان - خورشید آذر
مهر آرا: آرایش دهنده مهر
مهر آسا: همچون خورشید زیبا روی
مهر آفاق: خورشید افقه
مهر افرین: عشق آفرین، آفریننده عشق
مهر آیین: دارای آیین و کیش خورشید
مهرآب: کسی که فروغ خورشید دارد - نام جد مادری رستم
مهرداد: داده خورشید
مهر افزون: بالا برنده عشق و محبت
مهرام: رام شده ماه
مهران: منسوب به مهر است و یکی از خاندانهای عصر ساسانی
مهراندخت: دختر مهر و محبت
مهراندیش: دارای اندیشه با مهر و محبت
مهرانفر: شکوه
مهرانگیز: ایجاد کننده مهر و محبت و عشق مهرپویا: پوینده مهر
مهرداد: داده خورشید - نام چند تن از پادشاهان اشکانی
مهر دخت: دختر آفتاب
مهرزاده: زاده خورشید، زیبا روی
مهرناز: ناز خورشید
مهرنوش: خورشید جاویدان - یکی از پسران اسفندیار که بدست فرامرز کشته شد
مهرنکار: آرایش دهنده خورشید، مهر آرا- نام یزدگرد
مهرنیا: ازنژاد مهر
مهروز: آنکه روزی چون خورشید دارد
مهری: منسوب به مهر، منسوب به خورشید
مهریار: دوست خورشید
مهسا: مانند ماه زیبا روی
مهستی: ماه هستی، ماه روزگار، گرانبهاترین
مه سیما: آنکه صورتی چون ماه دارد
مهشاد: ماه شادمان
مهشید: پرتوماه
مهنام: آنکه نامش چون ماه است
مهناز: نازماه
مهنوش: ماه همیشگی، جاودان
مهوش: مانند ماه
مهیار: فرمانده ای دوران هخامنشیان، نام پهلوانی در شاهنامه
مهین: ماه زیبا رو
مهین دخت: دختر بزرگ
میترا: دوستی و محبت و مهر. نام همسر رامسس دوم (فراعنه مصر)
میخک: گلی زیبا به رنگهای قرمز، سفید، صورتی وزرد
میلاد: دانش آموز، شاگرد - نامی کردی
مینا: گلی کوچک و زینتی، گردنبند
مینا دخت: دختر مین
مینو: بهشت، جنت
مینودخت: دختر بهشت، دختر پاک
مینوسا: مانند بهشت
مینو فر: دارای شکوه بهشتی مذگان: فروتنی، برگرفته ازسپندارمذ و اسفندگان.نشاندهندهٔ عشق مادری محدثه=سخن گو
نظرات (0)